کلبه ابهام(ردپا)

دریای دیروزی من امروز فقط بارانی است که صدای سکوت آب را می شکند.

برگ های پاییزی دیروزی امروز در زیر برف ها پنهان شدند.

سرو پیر لانه گنجشک ها امروز  هیزم خانه است.

تو اگر می دانستی....

روی شن های ساحل رد پایی مانده است

چرا که برای داشتن تو دریا را هم نمی پذیرد

در جاده ی کوهستانی روی برف ها رد پایی باقیست

چرا کوهستان هم برای داشتن  تو خورشید را هم نمی پذیرد

حتی آهنگ صدایت هم ردپایی در میان ثانیه هاست.

نو اگر میدانستی رد پایت  در  قلب من  حک شده است

تو می خواستی نامت را در قلبم حک کنم  و در نگاهم پاک  

تو اگر می دانستی....

 

هرگز از دیار من می گذشتی؟؟...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد