کلبه ابهام ۲(قلم)

قسم به قلمی که بر روی کاغذ پاک لرزید

قسم به سکوتی که اشک می شکند

قسم به عشقی که با سنگ بی وفایی می شکنند

....

 

دیگر دلی را رنگ محبت نمی زنند

دیگر کسی با واژه ی همرنگی هم کلام نمی شود

 

سکوت را به خاطر واژه های دروغین خویش می شکنند

لحظه ها را پر می کنند از ابهام پاسخ شکستن قلب شیشه ای

و دیگر مرزی میان خوب بودن و ماندن باقی نیست

 

دیوار قلب آدمیت ترک برداشته است

مثل عشقی که در زیر پا حبس میکنند

.........

 

تا که دیگر کسی اسم زندان عشق را بر زبان نیاورد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد